جنگ، بحران و درگیریهای نظامی، نه تنها بر محیط زیست و زیرساختهای جامعه تأثیر میگذارند، بلکه بهطور مستقیم بر سلامت روان افراد، بهویژه کارکنان و دانشآموزان، آسیب وارد میکنند. با گذشت مدت زمانی از پایان بحران، بازگشت به روالهای کاری و آموزشی معمول ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود. تجربه نشان داده است که بازگشت سریع و بیملاحظه به روتینها میتواند اثرات منفی روانی بر کارکنان و دانشآموزان بگذارد و باعث بازگشت به وضعیت بحرانی شود. این گزارش بررسی میکند که چگونه میتوان پس از شوک جنگ به روتین آموزشی و کاری بازگشت و چه ملاحظاتی باید در این فرآیند رعایت شود.
بحران، به پایان نرسیده است
بسیاری از افرادی که پس از جنگ یا بحرانهای مشابه به روتینهای کاری یا تحصیلی باز میگردند، با مشکلات روانی مختلفی مواجه میشوند. از جمله مهمترین این مشکلات میتوان به خستگی روانی، اضطراب، اختلالات خواب و بیتمرکزی اشاره کرد. در این شرایط، تلاش برای بازگشت فوری به کار و آموزش، میتواند افراد را در معرض آسیبهای بیشتر قرار دهد.
مطالعات مختلف در این زمینه نشان دادهاند که سیستم عصبی انسان، پس از مواجهه با بحران، در وضعیت هشدار باقی میماند. این وضعیت که با نام fight-or-flight یا «حالت بقا» شناخته میشود، باعث میشود که مغز توانایی پردازش اطلاعات و انجام وظایف روزانه را به طور مؤثر نداشته باشد. در واقع، افراد هنوز در حال پردازش و هضم بحرانهای پیشین هستند و به همین دلیل، بازگشت به آموزش و کار بدون در نظر گرفتن این واقعیت، میتواند مضر باشد.
تجربه کشورهای بحرانزده
برای درک بهتر اینکه چگونه میتوان به بازگشت به روتینهای آموزشی و کاری پس از بحران پرداخته، به تجارب کشورهای درگیر بحران نگاه میکنیم. این تجارب نشان میدهند که چگونه میتوان فرآیند بازگشت به روتینها را با در نظر گرفتن وضعیت روانی افراد انجام داد.
اوکراین (۲۰۲۲) – آموزش تطبیقی پس از بحران
پس از حملات موشکی روسیه به اوکراین و تخریب بسیاری از مدارس و دانشگاهها، وزارت آموزش اوکراین تصمیم گرفت که بازگشت به مدارس و کلاسهای درس را به صورت تدریجی انجام دهد. در این فرآیند، ساعات آموزشی به نصف کاهش یافت و آموزشهای هنری، اجتماعی و گفتوگومحور جایگزین برنامههای درسی معمول شدند. هدف از این روش، تسهیل در بازسازی روانی دانشآموزان و کاهش فشار روانی آنها بود.
نتایج این برنامه نشان داد که بازگشت تدریجی به کلاسها و انجام فعالیتهایی که با توجه به وضعیت روانی دانشآموزان تنظیم شده بود، موجب شد تا نرخ حضور در کلاسها افزایش یابد و اضطراب و استرس ناشی از بحران کاهش یابد.
سریلانکا (۲۰۰۴) – آموزش میان بحران
پس از سونامی ۲۰۰۴ در سریلانکا، نهادهای آموزشی به سرعت به فکر بازگشت به روالهای آموزشی افتادند. اما پس از چند هفته، متوجه شدند که بدون در نظر گرفتن شرایط روانی و عاطفی دانشآموزان، فرآیند بازگشت به کلاسها ممکن است اثرات منفی بهدنبال داشته باشد. بنابراین، آنها مدل آموزش تدریجی را پیادهسازی کردند که در آن ابتدا بر فعالیتهای گروهی و گفتوگو محور تمرکز شد. این روش باعث شد که دانشآموزان بتوانند آرامش خود را باز یابند و به تدریج به فرآیند یادگیری بازگردند.
بازگشت به کار و آموزش: چه ملاحظاتی باید رعایت شود؟
اولویتبندی بازسازی روانی
اولین قدم در بازگشت به روتینهای آموزشی و کاری، بازسازی احساس امنیت روانی است. بدون این پیششرط، هیچ آموزشی یا کار مؤثری نمیتواند انجام شود. پیشنهادهای روانشناسان و متخصصان در این زمینه شامل موارد زیر هستند:
- کاهش ساعات آموزشی و کاری: شروع به کار یا تحصیل نباید با فشار زیاد شروع شود. در ابتدا، باید زمانهای استراحت کافی برای افراد فراهم شود.
- فعالیتهای آرامبخش: مانند تمرینات تنفسی، مدیتیشن، و گفتگوهای گروهی برای تخلیه روانی.
- تمرکز بر بازگشت تدریجی: بهجای شروع مجدد فوراً با حجم کاری بالا، باید کارها به تدریج افزایش یابد تا افراد به مرور با وضعیت جدید سازگار شوند.
اهمیت تعامل انسانی و اجتماعی
یکی از نیازهای اساسی افراد پس از بحران، حمایت اجتماعی است. این حمایت میتواند از طریق تعاملات روزانه در محیط کار یا کلاسها صورت گیرد. در این مرحله، نقش معلمان و مدیران آموزشی اهمیت ویژهای دارد. آنها باید فضایی فراهم کنند که در آن افراد بتوانند احساسات خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر حمایت کنند.
بازگشت به آموزش، نه بازگشت به «روال عادی»
بازگشت به کار و تحصیل نباید به معنای بازگشت به روالهای عادی پیش از بحران باشد. بازگشت به وضعیت عادی ممکن است موجب فشار و استرس بیشتر بر افراد شود. بهتر است که در این مرحله، «روال جدید» تعریف شود که شامل انعطافپذیری بیشتر و شرایط مناسب برای افراد آسیبدیده باشد.
مرحله به مرحله بازگشت به روتین
هفته اول: ایجاد امنیت و استراحت
در هفته اول پس از بحران، مهمترین هدف باید کاهش فشار روانی باشد. برای این کار باید از جلسات آرامبخش، مشاورههای فردی و گروهی، و جلسات گفتوگو برای کاهش اضطراب و افزایش حس امنیت استفاده کرد.
هفته دوم: آغاز تدریجی بازگشت به کار
در این مرحله، میتوان کارها و وظایف را به تدریج آغاز کرد. تمرکز بر روی فعالیتهای ساده، جلسات کوتاهمدت و برنامههای آموزشی منعطف میتواند به بازسازی روحیه افراد کمک کند.
هفته سوم: بازگشت کامل به روتینها
پس از دو هفته، اگر شرایط مساعد بود، میتوان به تدریج به روتینهای کاری و آموزشی بازگشت. در این مرحله، باید به نیازهای فردی توجه ویژهای شود و فضای مشاوره و حمایت روانی برای کارکنان و دانشآموزان فراهم گردد.
بازگشت به روتین، نیازمند صبر و درک شرایط فردی است
بازگشت به کار و آموزش پس از بحران، فرآیندی پیچیده و نیازمند صبوری و درک شرایط فردی است. بازگشت به روتینهای پیشین نباید فوری یا بدون توجه به نیازهای روانی افراد باشد. این فرآیند باید به تدریج و با در نظر گرفتن شرایط عاطفی و روانی افراد انجام شود. امنیت روانی، حمایت اجتماعی و آموزش تدریجی از جمله اصول مهم برای بازگشت به کار و تحصیل در شرایط پس از بحران هستند.